loading...

روش شناسی سخنرانـی دینـی

بسم الله الرحمن الرحیم تعریف سخنرانی تاکنون تعاریف زیادی درباره خطابه و سخنرانی ارائه کرده اند. نگاهی گذرا به این تعریفها نشان می دهد که هر کسی با برداشت خود از خطابه و هدفش از آن، قیودی را در تعر

گمنام بازدید : 53 شنبه 30 فروردین 1399 نظرات (0)

بسم الله الرحمن الرحیم

تعریف سخنرانی

تاکنون تعاریف زیادی درباره خطابه و سخنرانی ارائه کرده اند. نگاهی گذرا به این تعریفها نشان می دهد که هر کسی با برداشت خود از خطابه و هدفش از آن، قیودی را در تعریف آورده است. بعضی هدف از آن را فقط اقناع مخاطب دانسته و برخی در کنار اقناع اندیشه به تحریک احساس نیز توجه کرده اند. عمده تعاریف، متأثر از تعریف ارسطو در خطابه است. او با توجه به شرایط زمان خود آن را تعریف کرده است؛ در آن دوران خطابه را بیشتر برای قانع کردن دیگران به کار می گرفتند.

بعضی فقط خطابه را تعریف کرده اند؛ در حالی که خطابه، یکی از شکلهای اجرایی سخنرانی است. آنچه ما در این کتاب در پی تعریف آنیم، سخنرانی دینی است که اعم از خطابه است و با توجه به ویژگیها، شرایط و اهداف خاص خود باید تعریف شود.

به هر روی، پیش از تعریف سخنرانی دینی، بیان برخی تعاریف ارائه شده برای خطابه و سخنرانی، خالی از لطف نیست؛ برای نمونه به موارد ذیل می توان اشاره کرد:

1. «خطابه، فن تصرّف در عواطف و عقول مخاطبان از رهگذر الفاظ فصیح و جملات بلیغ، براساس مشافهه، به منظور اقناع عقل و احساس شنوندگان و ترغیب آنان به سوی هدفی [است] که سخنور در نظر دارد.»[1]

2. «خطابه، صناعتی است که توسط آن بتوان در هر امری از امور جزئی، دیگران را در حدّ امکان اقناع نمود.»[2]

3. خطابه «سخنی است به صورت نثر تألیف یافته که به وسیله آن، یک نفر جماعت را به قصد اقناع، مورد خطابه قرار می دهد.»[3]

4. «فن سخنوری به مجموعه اصول و قواعدی گفته می شود که سخنور با استفاده از آن در ذهن مستمعان خود تأثیر لازم را به جا گذارد و به مقصودی که دارد برسد.»[4]

5. «سخنوری یا خطابه، فنی است که به وسیله آن؛ گوینده، شنونده را با سخن خود اقناع و بر منظور خویش ترغیب می کند.»[5]

تعریف سخنرانی دینی

پس از ارائه نمونه هایی از تعاریف سخنوری و خطابه، بی هیچ توضیح و یا انتقادی، تعریف مورد نظر خود را از سخنرانی دینی ارائه می کنیم.

سخنرانی دینی عبارت است از: «سخن گفتن یک نفر با جمع به نحو یک طرفه به منظور تأثیرگذاری مطلوب [دینی ] در اندیشه، احساس و رفتار مخاطب، به قصد و روش انشاء سخن.»

اکنون ممکن است این پرسش مطرح شود که چرا یکی از تعاریف پیشین را برنگزیده و سخنرانی دینی را با این قیود خاص تعریف کرده ایم؟

پاسخ این است که هرچند غالبا اشکالاتی به تعاریف وارد است؛ اما باید کوشید تا تعریف حتی الامکان جامع و مانع باشد. تعریف فوق با توجه به اهداف و ویژگیهای سخنرانی دینی و با عنایت به تفاوت آن با مقوله های مشابه، ارائه شده است.

برای روشن شدن تعریف سخنرانی دینی و دلیل انتخاب قیود آن، بعضی از آنها را توضیح می دهیم:

1. سخن گفتن[6]

این قید، انتقال مفاهیم از طریق ایماء، اشاره، نویسندگی و راههای دیگر تأثیر گذاری را از تعریف خارج می کند.

2. یک نفر

فقط یک نفر در سخنرانی سخن می گوید و بقیه شنونده اند. پس با این قید، بحثهای دو یا چند طرفه، مانند: میزگرد، مباحثه و ... از تعریف خارج می شود.

3. با جمع

سخن گفتن به لحاظ تعداد گوینده و شنونده، شکلهای مختلفی پیدا می کند:

الف) یک نفره که در آن فرد با خود یا خدا سخن می گوید؛

ب) دو نفر با هم، مانند: مناظره، محاوره و مشاوره؛

ج) چند نفر با هم، مانند: مناظره، هم اندیشی و محاوره؛

د) یک نفر با جمع، مانند : جلسة دفاع از نظریه علمی، سخنرانی علمی، پرسش و پاسخ، کلاسداری، گزارش دهی و سخنرانی.

منظور از جمع در تعریف سخنرانی، جمع عرفی است؛ نه جمع منطقی و نه ادبیاتی. با این قید، سخن گفتن یک فرد در مباحثه با یک یا چند نفر محدود و یا در گفتگوهای عادی با چند نفر، از تعریف خارج می شود.

4. یک طرفه

ممکن است یک نفر با جمع سخن بگوید؛ ولی سخنرانیِ مصطلح نباشد. با قید یک طرفه بودن، جلسات پرسش و پاسخ و امثال آن از تعریف خارج می شود؛ زیرا سخن گفتن در آنها دو طرفه است. دلیلِ آوردن این قید، آن است که اگر هنگام سخنرانی، افراد دیگر سؤالی بپرسند و یا سخنی بگویند، در تأثیرگذاری سخنران اختلال ایجاد می شود؛ مثلا اگر گوینده با سخنان خود، احساسات مخاطب را تحریک کرده باشد، ممکن است با طرح یک سؤال از سوی مخاطب و یا بیان سخنی از سوی او، این حس از بین برود.[7]

5. به منظور تأثیرگذاری

گوینده دینی در سخنرانی خود، باید قصد تأثیرگذاری بر مخاطب داشته باشد؛ گرچه به دلایلی تأثیرگذاری صورت نگیرد.[8]

6. مطلوب

گاهی تأثیرگذاری در سخنرانی وجود دارد؛ اما مطلوب دین نیست؛ از این رو برخی سخنرانیهای انتخاباتی، اقتصادی، علمی و ... که در دنیای حاضر صورت می گیرد و در آنها قصد تأثیرگذاری مطلوب دینی وجود ندارد، از تعریف سخنرانی دینی خارج اند؛ هر چند سخنران آنها یک مسلمان باشد.

7. اندیشه، احساس و رفتار

یکی از تفاوتهای اساسی سخنرانی با میزگردها، سخنرانیهای علمی و کلاسهای تعلیم رسمی این است که در سخنرانی، در کنار اقناع اندیشه، تحریک احساس[9] از اهمّ مقاصد به شمار می رود؛ ولی در موارد یاد شده دیگر، به این امر توجه نمی شود و یا به آن، کم تر توجه می شود. همچنین ایجاد و تقویت رفتارهای مثبت و از بین بردن رفتارهای منفی، از جمله اهداف سخنرانی دینی است که در مقوله های مشابه، کم تر بدان توجه می شود.

8. به قصد و روش انشاء سخن

یعنی سخنران بخواهد به روش سخنوری متداول و معمول که شکل خاصی دارد سخن بگوید و با همین روش نیز سخنان خود را ادا کند. با این قید، سخن گفتنِ یک وکیل دادگستری که قصد انشاء سخن متداول ندارد و یا سخن گفتن یک نفر در منزل با همه قیود پیشین، از تعریف خارج می شود.

اهداف سخنرانی دینی

هدف در لغت به معنای هر چیز بلند و برافراشته، نشانه تیر، و آنچه آدمی برای رسیدن به آن می کوشد از قبیل مقام، مال و مکنت و نیز مقصود و غایت آمده است.[10]

بنابراین در مورد موجود ذی شعوری مثل انسان می توان گفت: هدف، چیزی است که انسان قبل از عمل آن را در نظر می گیرد و نیروی خویش را برای رسیدن به آن به کار می برد و غرضش دستیابی و رسیدن به آن است. هدف آن مطلوبی است که شوق دستیابی به آن محرّک آدمی است تا راهی را که به آن می رسد برگزیند و وسایل لازم برای وصول به آن را انتخاب نموده و به کار برد.[11]

توجه به هدف در هر کاری موجب تمرکز، آرامش و پرهیز از سرگشتگی است، و در سخنرانی دینی اگر برای دستیابی به هدف و اطمینان به نتیجه، اصول و معیارهایی در نظرگرفته شود، هر سخنران به راحتی می تواند موفقیت یا شکست خود را ارزیابی کند؛ از اینرو بهتر است ابتدا روشن شود که هدف از سخنرانی چیست؟

سخنرانی دینی همانند دیگر روشهای تبلیغ و تعلیم و تربیت اسلامی، همان اهدافی را تعقیب می کند که انبیاء الهی مورد توجه قرار داده اند.

برخی از اهداف تبلیغی انبیاء الهی عبارتند از:

1. بندگی خدا و پرهیز از طاغوت

خداوند متعال هدف از خلقت جن و انس را عبادت و بندگی خود دانسته و می فرماید: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونَ»[12]؛ «من جن و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند [و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند].»

همچنین هدف از بعثت پیامبران خویش را دعوت به پرستش خداوند و پرهیز از طاغوت معرفی می کند و در کتاب آسمانی خویش می فرماید: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» [13]؛ «ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: خدای یکتا را بپرستید، و از طاغوت اجتناب کنید.»

2. تزکیه و تعلیم

در قرآن کریم یکی از اهداف بعثت پیامبر اکرم(ص) تزکیه و تعلیم معرفی شده است. آنجا که می فرماید: «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کانُوا مِنْ قَبْلُ لَفی ضَلالٍ مُبینٍ»؛[14] «او کسی است که در میان جمعیّت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می خواند و آنها را تزکیه می کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می آموزد و مسلماً پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند.»

همچنین دعای ابراهیم و اسماعیل8 را در هنگام بالا بردن پایه های خانه کعبه این چنین نقل می کند: «رَبَّنا وَ ابْعَثْ فیهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِکَ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُزَکِّیهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ»؛[15] «پروردگارا! در میان آنها پیامبری از خودشان برانگیز، تا آیات تو را بر آنان بخواند و آنها را کتاب و حکمت بیاموزد و پاکیزه کند؛ زیرا تو توانا و حکیمی.»

3. خروج از ظلمت به سوی نور

یکی از هدفهای نزول قرآن، خارج ساختن مردم از تاریکیها به سوی روشنایی است؛ چنانکه خداوند می فرماید: «کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّور»؛[16] «[این] کتابی است که بر تو نازل کردیم، تا مردم را از تاریکیها [ی شرک و ظلم و جهل،] به سوی روشنایی [ایمان و عدل و آگاهی] در آوری.»

نیز می فرماید: «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا مُوسی بِآیاتِنا أَنْ أَخْرِجْ قَوْمَکَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّور»؛[17] «ما موسی را با آیات خود فرستادیم [و دستور دادیم:] قومت را از تاریکیها به نور بیرون آر.»

4. برقراری عدالت

برانگیختن مردم به برپایی قسط و برقراری عدالت در جامعه، یکی دیگر از اهداف تبلیغی پیامبران الهی است. در قرآن مجید آمده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»[18]؛ «ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و با آنها کتاب [آسمانی] و میزان [شناسایی حق از باطل و قوانین عادلانه] نازل کردیم تا مردم قیام به عدالت کنند.»

5. رهایی از وابستگیها و عادتهای جاهلانه

برداشتن بارهای سنگین و زنجیرهایی که بر گردن مردمان بر اثر وابستگیهای جاهلانه و عادتهای ناآگاهانه نهاده شده است، از جمله اهداف رسول گرامی اسلام بود. در قرآن مجید آمده است: «الَّذینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّباتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی کانَتْ عَلَیْهِمْ»؛[19] «همانها که از فرستاده [خدا]؛ پیامبر امّی پیروی می کنند، پیامبری که صفاتش را در تورات و انجیلی که نزدشان است می یابند. آنها را به معروف دستور می دهد، و از منکر باز می دارد، اشیاء پاکیزه را برای آنها حلال می شمرد و ناپاکیها را تحریم می کند، و بارهای سنگین و زنجیرهایی را که بر آنها بود، [از دوش و گردنشان] بر می دارد.»

6. برطرف شدن اختلافات

یکی از اهداف نزول کتابهای آسمانی، حکم کردن بین مردم در موارد اختلاف آنان است تا اختلاف و تفرقه آنها به صلح و وحدت مبدّل گردد. خدای بزرگ فرموده است: «کَانَ النَّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فیمَا اخْتَلَفُوا فیهِ[20]»؛ «مردم [در آغاز] یک دسته بودند [و تضادی در میان آنها وجود نداشت که به تدریج جوامع و طبقات پدید آمد و اختلافات و تضادهایی در میان آنها پیدا شد، در این حال] خداوند، پیامبران را برانگیخت تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می کرد، با آنها نازل نمود؛ تا در میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند.»

برای رسیدن به اهداف فوق، رعایت واجبات و محرمات و حتی مستحبات و مکروهات که در شرع مقدس اسلام وارد شده است و نیز همه مسائل اخلاقی و تربیتی و معارف دینی لازم است و با تبلیغ و ترویج و عمل به آنها می توان به اهداف بعثت انبیاء دست یافت.

پرسش نامه

1. سه نمونه از تعاریف ارائه شده برای خطابه را بنویسید.

2. سخنرانی دینی را تعریف کنید.

3. با هر یک از قیود تعریف سخنرانی دینی، چه چیزهایی از آن خارج می شوند؟

4. سخن گفتن به لحاظ تعداد گوینده و شنونده چه شکلهایی پیدا می کند؟

5. تفاوت کلمه، کلام، سخن و سخنرانی در چیست؟

6. اهداف سخنرانی دینی را بیان کنید.

فعالیت پژوهشی

1. در یک مباحثه دوستانه، هر یک از تعاریف ارائه شده برای خطابه و سخنرانی را نقد و بررسی کنید و اگر به تعریف دقیق تری رسیدید ارائه کنید. به نظر شما کدام یک دقیق ترند؟

2. به نظر شما تعریف ارائه شده از سخنرانی دینی تا چه حد می تواند جامع و مانع باشد؟ چه قیدهایی را زاید و چه قیدهای دیگری را لازم می دانید؟ نظر خود را با دوستان دیگر در میان بگذارید و نظر آنها را هم، جویا شوید.

پی نوشت ها:

[1]. اصول و مبادی سخنوری، محمدباقر شریعتی سبزواری، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1376 ه. ش، ص 40.

[2]. الخطابه، ارسطو، به کوشش عبد الرحمن بدوی، ص 9، به نقل از: آیین سخنوری و نگرشی بر تاریخ آن، علی اکبر ضیایی، مؤسسه انتشارات امیرکبیر، تهران، چ اول، 1373 ه. ش، ص 3.

[3]. الخطابه و اعداد الخطیب، د. توفیق الواعی، دارالیقین، مصر، چاپ دوم، 1417 ه. ق، ص 12.

[4]. روشهای تبلیغ، رضاعلی کرمی، دارالثقلین، قم، چاپ اول، 1377 ه. ش، ص 11.

[5]. آئین سخنوری، محمدعلی فروغی، انتشارات زوار، تهران، چاپ دوم، 1368 ه. ش، ج 1، ص 1.

[6]. «کلمه»، کوچک ترین جزء کلام است و «کلام» بر یک عبارت یا یک جمله اطلاق می شود و «سخن» به مجموعه ای از جمله ها گفته می شود که به منظور انتقال معنا و مفهوم مورد نظر بیان می شوند. سخنرانی، بیان مجموعه ای از سخنان است که معانی مختلفی را در یک مجموعه منسجم افاده می کند.

[7]. البته ممکن است خطیب، سؤالاتی از مخاطب بپرسد؛ ولی باید به گونه ای باشد که پاسخها در ذهن مخاطبان بماند و سخنور از مخاطبان تأیید بگیرد؛ بدون اینکه آنها سخنی بگویند.

[8]. دلیل این مطلب، آن است که با هیچ یک از ابزارها و روشهای تبلیغی نمی توان کسی را مجبور به پذیرش پیام تبلیغی کرد؛ بلکه انسانها صاحب اراده و اختیارند و ممکن است از روی لجاجت و یا به هر دلیل دیگر نخواهند پیام را بپذیرند؛ چنان که خداوند متعال در آیه «نَفْر» می فرماید:

«وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»؛ «شایسته نیست که مؤمنان همگی [برای جهاد] کوچ کنند. پس چرا از هر گروهشان دسته ای کوچ نمی کنند تا در دین ژرف آگاهی یابند و مردم خویش را چون به سویشان بازگشتند هشدار دهند، شاید که پروا کنند.» توبه/122.

خداوند متعال تأثیرگذاری تبلیغ را در این آیه قطعی نمی داند؛ بلکه می فرماید: «لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُونَ»؛ «شاید که پروا کنند.»

[9]. درباره احساس در درس بعد سخن خواهیم گفت.

[10]. فرهنگ فارسی، دکتر محمد معین، 6 جلدی، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ هشتم، 1371 ه. ش، ص 5108.

[11]. فرهنگ تعلیم و تربیت اسلامی، محمدرضا امین زاده، در راه حق، قم، چاپ اولی، 1376 ه. ش، ص 47.

[12]. ذاریات/56.

[13]. نحل/36.

[14]. جمعه/2.

[15]. بقره/129.

[16]. ابراهیم/1.

[17]. ابراهیم/5.

[18]. حدید/25.

[19]. اعراف/157.

[20]. بقره/213.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
هيچكس گمان نكند كه اهميت منبر امروز كمتر از ديروز است؛ نه. بنده با وسايل ارتباطات جمعي آشنا هستم؛ تلويزيـون و بقيـة چيـزها را ميشناسم و تأثيـرات آنـها را ميدانم؛ اما معتقدم جلسهاي كه يك روحاني بنشيند و عدهاي روبهروي او قرار گيرند و او با آنها حرف بزند، همچنان جايش در كل تبليغات مدرن امروز خالي است. ما از صدسال پيش تا امروز چقدر موازين منبر را زير ضابطه بردهايم؟ اين يك خلأ است. ما ميتوانيم شيوة انحصاري اختصاصي تبليغ را، يعني منبر و مواجهة روبهرو را تحت ضابطه در آوريم. چرا اين را به شما ميگويم؟ من اين را ميگويم تا فضاي ذهني شما به اهميت قضيه توجه پيدا كند. مقام معظم رهبري 1372/2/15
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 60
  • کل نظرات : 65
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 103
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 25
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 34
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 820
  • بازدید سال : 3,961
  • بازدید کلی : 296,958
  • کدهای اختصاصی

    //Ashoora.ir|Hadith Begins